رازهای پشت پرده: چرا مقالات علمی رد میشوند؟
بیاید یک لحظه تصور کنیم شما تازه کار مقالهی علمی خودتون رو به یکی از نشریات معتبر تو حوزهی تخصصی خود ارسال کردید. روزها میگذره، هفتهها میگذره و شاید حتی ماهها. ایمیلی که منتظرش بودید (یا شاید نه!) سرانجام میرسه و با یک نگاه به عنوان ایمیل، قلبتون یک ضربه میزنه: نتیجهی داوری مقاله. شما با تردید ایمیل رو باز میکنید و... مقاله رد شده. چرا؟ پس از همه این زحمات، تحقیقات، شبهای بیخواب و لیترها قهوه، چگونه این اتفاق میافته؟
متاسفانه، تجربه رد شدن مقاله برای بسیاری از پژوهشگران، چه جوان و چه با تجربه، چیز ناجنس و ناخوشایندی هست. این فرآیند میتونه ناامید کننده باشه، اما مهم هست که بفهمیم دلایل خاصی پشت رد مقالهها وجود داره؟ برای همین، بیاین به بررسی عمیقتر بپردازیم و چندین دلیل رایج رو که میتونند در رد مقالات نقش داشته باشند، شناسایی کنیم.
دلیل ۱: ناتوانی در برقراری ارتباط با مخاطب
باید بپذیریم که نویسنده بودن یه هنره! بله، همینطور که شنیدید. شاید شما سالهاست که توی یک حوزه تحقیق کردهاید و اطلاعات شما توی اون زمینه بینظیره، ولی هنر واقعی در اینه که بتونید این اطلاعات رو به یک نفر که تازه وارد این حوزه شده، یا حتی متخصص نیست، توضیح بدید. مثل این میمونه که شما توی یک کشور جدید هستید و باید با زبان محلی اونجا ارتباط برقرار کنید. اگه نتونید با مردم اونجا حرف بزنید، چطور میخواهید به هدفتون برسید؟
اولین قدم در برقراری یک ارتباط موثر اینه که شما بتونید خودتونو توی جایگاه مخاطب بگذارید. تصور کنید شما دانشجویی هستید که تازه وارد این حوزه شده، چه چیزهایی براتون جذاب و قابل فهمه؟ اطلاعات تخصصی و پیچیده یا اطلاعاتی که با یک زبان ساده و روان توضیح داده شده؟ باید توانایی داشته باشیم تا اطلاعات پیچیده و تخصصی رو به زبانی ساده و فهمیدهای توضیح بدهیم، تا همه بتوانند از دانش و تجربیاتمان بهرهمند شوند.
و یادتون باشه، این که شما توی یک حوزه تخصص دارید، به معنای این نیست که همه چیز رو باید به زبانی پیچیده و تخصصی بیان کنید. همیشه یه جایی برای سادگی و روانی وجود داره. شاید باورتون نشه، اما بزرگترین دانشمندان هم همیشه سعی میکردند تا اطلاعاتشون رو به گونهای بیان کنند که همه بتوانند از اونها استفاده کنند. پس برای برقراری یک ارتباط موثر و جلب توجه مخاطب، تلاش کنید که زبان ساده و قابل فهمی استفاده کنید و همیشه نگاهتون به نیازها و سوالات مخاطب باشه. این راهها کمک میکنند تا پیامتون به بهترین شکل ممکن منتقل بشه و احتمال رد شدن مقالهتون کاهش پیدا کنه.
دلیل ۲: عدم رعایت دقت در نگارش
ببینید، شما میخواهید یک پیام، یک یافته، یا یک ایده رو به جهان نشان بدید، اینکار نیازمند یک وسیلهای هست که بتوانید باهاش پیامتون رو منتقل کنید، و این وسیله هیچ چیزی نیست جز "کلمات"! پس اگر کلمات، جملات، و پاراگرافها به درستی با هم ترکیب نشوند، پیام ممکن است به درستی منتقل نشود یا حتی گم شود. نگارش صحیح، نه تنها برای اینکه متن شما خوانا باشد بلکه برای اینکه با دقت و وضوح پیام شما به مخاطب منتقل شود، اهمیت دارد.
اگه به طور مثال دقت کنید، گاهی اوقات یه متن رو میخونید و ناگهان میفهمید که دیگه نمیتونید خط موضوع رو دنبال کنید، یا حتی گم میشید توی جنگل کلمات! چرا؟ چون نویسنده شاید به اندازه کافی دقت نکرده باشه توی نگارش، استفاده از نشانهگذاریها، یا حتی ساختار جملات. به همین دلیل، ویرایش مقاله قبل از ارسال برای داوری، یک مرحله حیاتیه که نباید از دست بره.
این مساله هم خیلی مهمه که بفهمید نگارش درست فقط به معنای استفاده از گرامر صحیح نیست. بله، گرامر مهمه، اما همه چیز در مورد نگارش به گرامر ختم نمیشه. برخورد، ترتیب، و حتی انتخاب کلمات همه نقش مهمی در انتقال پیام شما به خواننده دارند. پس وقتی که مقالهتان را مرور میکنید، مطمئن شوید که نه تنها به صورت گرامری درست نوشته شده باشد بلکه همچنین به صورتی نوشته شده باشد که پیام شما به وضوح و با دقت به خواننده منتقل شود.
به یاد داشته باشید: وقتی شما یک مقاله را مینویسید، شما دارید با کلمات بازی میکنید تا یک تصویر ذهنی در مخاطب ایجاد کنید. پس از این بازی به نحوهای استفاده کنید که تصویری زیبا و واضح در ذهن مخاطب ایجاد کنید، و او را به جایی ببرید که شما میخواهید ببریدش.
دلیل ۳: نتیجهگیری غیرقابل پشتیبانی
تصور کنید یک ساعت رو به دیوار نگاه کردید و هر دقیقه میگذرد رو با دقت شمردید. حالا به دوستتان میگویید که شما ۶۵ دقیقه نگاه کردید. دوستتان با تعجب به شما نگاه میکند و میپرسد: "چرا ۶۵ دقیقه؟". شاید جواب شما این باشد که شما حس کردید ۶۵ دقیقه گذشته! حالا میپرسم، آیا این توجیه کافیه؟ همینطور در مورد نویسندگی علمی هم هست. شاید شما هم به یه سری نتیجهها رسیده باشید، اما سوال اصلی اینه: آیا شما واقعا اطلاعات و دادههای کافی برای پشتیبانی از این نتیجهها دارید؟
حالا شاید فکر کنید که با گفتن یه سری دلایل عمومی و پیشپا افتاده میتوانید نتیجهگیریهای خود را توجیه کنید. ولی وقتی داریم راجع به علم صحبت میکنیم، همه چیز باید تحت یک پروسه دقیق و منطقی باشه. نتیجهگیری باید مستقیما از دادهها و آزمایشها بیاد، نه از حس یا تجربیات شخصی ما. ما نمیتوانیم ادعا کنیم که چیزی درست است فقط به این دلیل که ما فکر میکنیم یا میخواهیم که اینطور باشد.
و در نهایت، یک نکته مهم که باید در نظر داشته باشیم اینه که نتیجهگیریهای ما باید بتوانند چالش روبرو بشوند و تست بشوند. به عبارتی، اگر کسی دیگری همان تحقیقات و آزمایشات را انجام دهد، باید به همان نتایج برسد. این یکی از اصول پایهای علم هست: تکرارپذیری. پس وقتی به نتیجهگیری میرسید، حتما به خودتان بپرسید: "آیا این نتیجه بر اساس دادهها و اطلاعات موجود منطقی است؟" و "آیا اگر کسی دیگری همان تحقیق را انجام دهد، به همین نتیجه میرسد؟".
Link: https://amardtarjome.com/news/رازهای-پشت-پرده:-چرا-مقالات-علمی-رد-میشوند؟0.html